نسبت به زمان ظهور امام زمان (عج) هیچکس نمی تواند زمان مشخص و معینی را اعلام کند، زیرا غیر از خداوند هیچکس نسبت به آن آگاهی ندارد. آنچه که در برخی از روایات درباره زمان ظهور امام زمان(ع) آمده است، نشانهها و علایمی است که بر اساس آنها برخی از علما و صاحب نظران اظهار نظرهایی نسبت به نزدیک بودن و یا نزدیک نبودن زمان ظهور کردهاند. اما هیچ یک از آنان به طور قطع چنین اظهار نظرهایی را مطرح نکردهاند. از این رو، نمی توان گفت که در این نزدیکیها آیا امام زمان (عج) ظهور خواهد کرد یا خیر. نشانه های ظهور را می توان به دو دسته تقسیم کرد: نشانههای تغییر ناپذیر و تغییر پذیر نشانههای تغییر ناپذیر را می توان به نشانه های حتمی و غیر حتمی تقسیم کرد. علامت های حتمی
نشانههای تغییر ناپذیر حتمی نشانه هایی هستند که یا متصل به ظهور هستند با فاصله (15) روز یا چند ماه و یا متصل به ظهور نیستند و بعضی از آنها عبارتند از: «خروج دجال»، «صیحه و ندای آسمانی»، «خروج سفیانی از وادی یابس»، «فرورفتن لشکر سفیانی در بیداء»، «قتل نفس زکیه بین رکن و مقام»، «خروج سید حسنی از دیلم و قزوین»، «کسوف آفتاب در نیمه ماه رمضان و خسوف ماه در پایان آن»، « سه ندا در ماه رجب»، «خروج یمانی از یمن»، «انقراض بنی عباس» «جاری شدن نهری از فرات به غری»، «ظاهر شدن قحطی شدید»(1).
علامتهای غیر حتمی
این علامتها گر چه تعداد زیادی از آنها به وقوع پیوسته و از نظر فلسفی حتمی و ضروری تلقی می شود ولی هنگامی که از آنها خبر داده می شده حتمیت آن مشخص نشده است از این رو غیر حتمی نامیده شدهاند مانند «ظاهر شدن شصت مدعی دروغین نبوت»، «ظاهر شدن 12 نفر از سادات مدعی امامت»، «بستن جسر بغداد»، «مسجد کردن قبرستانها»، «خراب شدن بغداد»، «خراب شدن دیوار مسجد کوفه»، و...(2) این علامتها تغییر نکردهاند و با آمدن آنها ظهور آقا مسلم محقق خواهدشد اما نشانههایی وجود دارد که قابل تغییر میباشند.
نشانههای قابل تغییر
علی بن خنیس از امام صادق(ع) روایت میکند که شنیدم میفرمود: بعضی از علایم و امورات از محتومات است و جملهای از آن علایم حتمی نخواهد بود یعنی احتمال تغییر و تبدیل در آن میرود شاید که خداوند آن بلاها و فتنهها رابه فضل و کرم خود از مؤمنین دفع فرماید و شداید را بر ایشان آسان نماید و در ظهور آن بزرگوار تعجیل فرماید»(3). تعدادی از علاماتی که هنوز واقع نشده، و یا محتمل الوقوع است و اعلام به حتمیت آن نشده و احتمال تغییر و تبدیل در آنچه اراده خداوند به آن تعلّق گرفته میروند عبارتند از: «ایستادن آفتاب در وسط آسمان از اول زوال تا وقت عصر بدون آنکه حرکت کند»، «طلوع نمودن خورشید از مغرب»، «خروج یمانی از یمن»، «خروج خراسانی از خراسان»، «خروج مغربی به جانب مصر و مالک شدن مصر و نواحی آن»، «اختلاف بیرقها در شام به سبب خروج سه نفر طالب سلطنت» «خراب شدن سمت غربی مسجد شام»، وقوع جنگ و جدال در هر بلد از نواحی مغرب تا یکسال که مردم به دلیل اختلاف رایات یکدیگر را می کشند. به ویژه در شام که صد هزار نفر کشته می شوند»، «خراب شدن شام از قتل و غارت و اقسام فتنهها و بلاها»، «فرو رفتن قریه جابیه در زمین در شام»، «خروج زندیقی از شهر قزوین به ریاست»، «پایان یافتن سلطنت بسیاری از سلاطین در اکثر کشورها»، «خروج عوف سلمی در سرزمین جزیره»، «خروج سمرقندی بعد از عوف سلمی و بر پا شدن فتنهای عظیم»، «وقوع زلزلهای عظیم در شام قبل از خروج سفیانی که بیش از صد هزار نفر کشته میدهد»، «ظاهر شدن آتشی تعجب آور و خوف انگیز و ترس آور، به مدت سه یا هفت روز در میان زمین و آسمان در سمت مشرق زمین»، «ظاهر شدن سرخی شدید که در اطراف آسمان پهن می شود گویا همه آسمان را می گیرد» «کثرت قتل و خونریزی در کوفه از جهت رایات مختلف»، «کشته شدن نفس زکیه است در پشت کوفه با هفتاد نفر از صلحا»(4)، «وقوع جنگ عظیمی در میان آل مروان و بنی عباس در قرقیسا در کنار شط فرات»، «نزول ترک در جزیره و اهل روم در رمله»، «مسخ شدن طایفهای به صورت میمون و خوک»، «حرکت کردن بیرقهای سیاه از خراسان»، «آمدن باران بی نظیر در ماه جمادی الثانیه و رجب» «باریدن تگرگ بسیار بزرگی در روم و جزایر که مانند آن دیده نشده»، «مطلق العنان شدن عرب در رفت و آمد و عملکرد»، «خروج سلاطین عجم از شان دو قار»، «طلوع ستاره از مشرق که مانند ماه درخشنده است»، «زنده شدن مردگان و سر برآوردن از قبرها»، بعضی از این حوادث مشروط به وجود شرطی است که اگر شرایط آن محقق شود موجود میشود و خداوند تعالی داناتر است به آن چیزهایی که باید بشود.
نتیجه
علایم بر دو قسم هستند تغییر پذیر و تغییر ناپذیر: علایم تغییر پذیر علایمی است که به اراده خداوند واقع می شود و چه بسا به جهت حکم و مصالح و مقتضیات و موانعی واقع نشود یا تغییر داده شود به نحوی که اصلح به حال بندگان خدا باشد و یا به ادعیه و طاعات بندگان ابتلاء به آن رفع شود. و از طرفی ممکن است به خاطر موانع یا مصالحی فرج به تأخیر افتد و در این باره بعضی از روایات گویا است.(5) و این مطلب در اصطلاح«بداء» نامیده میشود و مسائلی مانند افشای راز به قتل رساندن امام معصوم و مانند آن از اموری است که تأخیر انداز فرج شمرده شده است.(6) بقیه مطلب به صورت کامل در ادامه مطالب موجود می باشد |